مردی خدمت امام باقر (علیه السلام) رسید و عرض کرد: یابن رسول الله! به فریادم برس. فرمود: چه شده است؟ عرض کرد: زنم از شدّت درد زایمان نزدیک است که بمیرد فرمود: برو و بر او این آیات را بخوان:
(فَأَجاءَهَا الَْمخاضُ إِلى جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ يا لَيْتَني مِتُّ قَبْلَ هذا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا * فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلّا تَحْزَني قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِيًّا * وَهُزّي إِلَيْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْکِ رُطَبًا جَنِيًّا.)1
«درد زاییدن او را به سوی تنه درخت خرمایی کشانید گفت: ای کاش پیش از این مرده بودم و از یادها فراموش شده بودم کودک از زیر درخت او را ندا داد: غمگین مباش پروردگارت از زیر پای تو جوی آبی روان ساخت. نخل را بجنبان تا از آن برای تو خرمای تازه فرو ریزد».
بقیه ادامه مطلب
دعا و راز و نیاز منبع
درباره این سایت